نتایج جستجوی عبارت «دبستان شهید مسروری» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید محمدرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم. با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت، امام مهدی (عج). با سلام به امام خمینی و با درود به روان پاک شهدای خونین‌کفن انقلاب اسلامی. با سلام به مفقودین و مجروحین. با سلام به اسرای اسلام در زندان‌های کفار بعثی که با صبر و استقامت خود شیطان بزرگ را دیوانه کرده‌اند. با سلام به رزمندگان اسلام که مشغول نبرد با کفار بعثی هستند و با سلام به خانواده‌های این...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید یوسف سلمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
انسان به عرصه دنیا که آمد در بوته آزمایش قرار گرفت تا ماهیت وجود خود را به منصه ظهور بگذارد. آمد تا نمایشی از اوج عزت را در مقابل حضیض ذلت نشان دهد. در این نمایش شهیدان در یک‌سو و ددمنشان فریب‌خورده در سوی دیگر نقش خود را ایفا نمودند. یوسف، از قبیله‌ای بود که عزت انسانی را در اوج خود طلبید و بدان دست‌یافت. او که شهریورماه سال ۱۳۴۷ در روستای شکرویه داراب چشم به جهان گشوده...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ایرج نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفت‌ساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد رضا زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بی‌ریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دست‌های پینه‌بسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسین‌آباد نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یک‌کلام باید گفت، انسانی دوست‌داشتنی و متواضع...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامحسین عنبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامحسین عنبری »
غلامحسین 1347/1/4 در روستای مشکان نی‌ریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ 1365/1/23 به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید فرامرز علیمردانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید فرامرز علیمردانی »
به شوق وصال یار مجنون صفت در پی‌ لیلی دوان بود و از سرزنش‌های خار مغیلان رنجشی نداشت. فرامرز 1345/4/7 در روستای قلعه بهمن نی‌ریز، میان خانواده‌ای مؤمن و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستا و در کنار خانواده سپری کرد. مشکلات زندگی اورا از کسب دانش و علوم طبیعی محروم ساخت. برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل دامداری روی آورد و چند ماهی را هم در یکی از معادن...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اسماعیل ازادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اسماعیل ازادی »
از اسماعیل می‌نویسیم. از او که قربانی راه خدا بود و آزادی از زندان تن را در پرواز به سوی معبود می‌دانست. از او که سال 1352 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در آباده طشک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابن‌سینای آباده طشک گذراند. بعد از اتمام تحصیلات راهنمائی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. اسماعیل علاقه وافری به امام و انقلاب اسلامی داشت و تمام افکارش...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامرضا امینی »
در بیستمین روز از شهریور سال 1346 میان خانواده‌ای مؤمن و متعهد در روستای معدنویه (از توابع شهرستان داراب) چشمان پرفروغ مسافری مهربان به جهان گشوده شد و به همراه خود دنیایی از طراوت و شادابی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در روستای آبنارک شهرستان داراب و دوران نوجوانی را در روستای چاه‌علی از دهستان هرگان شهرستان نی‌ریز پشت سر گذاشت. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و به کسب علم و دانش پرداخت. آن...
بیاد شهید احمد (جواد) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
جـواد ای نوگل بستان مادر کجا رفتی که دیدارت ندیدم جـواد نازنین من کجائی پدر از هجر توقدش خمیده امیـدم بود دامات نمایم امیـدم نا امید از رفتن تو گسستی رشتـه مهرو وفا را توبـودی مظـهر مهر و عطوفت تن پاکت نمیدانم کجا هست بخـاک وخـون فتاده پیکر تو جواد نازنین دردانه ما بیا مادر دگر بارت ببینم تـو ای فرمانبر امرخمینی بخواب آسوده خوش درآن بیابان کـه فتح کـربلا نزدیک باشد توکل در عزایت نوحه سرکـــرد رئوفی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -چرا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
طلوع اولین امید در رگهای خونینم تو بودی سکوت و اولین سوگند با پیکار خونینم تو بودی از جنگ دل من با دل تو هست بس افسانه‌های خفته در تابوت ز تنهایی که پیوستند دلها تا ابد با خون همداستان گشتند بر این افسانه‌های نیک شد بس قصه‌های تنگ بر این بیچارگی فریاد بر این افتادگی فریاد که دیگر بار قلب ما نخواهد بست پیوندی برای تا ابد ماندن از این بیداد خون در دشت دل پیداست که دیگر نورامیدی نخواهد بود از این افتادن مرد جوان پیداست که دیگر ره...